نمونه از روایات
ابوبکر عن النبی انّه قال:... من کتبها ثم شربها أدخلت جوفه ألف دواءٍ و ألف نور و ألف یقین و ألف برکه و ألف رحمه و نزعت عنه کل داء و علّه.» [۹]
«از پیامبر خدا روایت شده که فرمودند: هر کس سوره یاسین را بنویسید و سپس آن را بخورد، هزار دارو ، هزار نور ، هزار یقین ، هزار برکت و هزار رحمت به بدن او وارد شده و همه بیماریها و دردها از او کنده میشود.»
روایات میسرة عبد ربه
به میسرة بن عبد ربه گفتند: این احادیث را از کجا آوردهای؟ گفت: «وضعته اُرغّب الناس فیه» [۲۱] آنها را برای تشویق مردم به قرآن ساختهام.»
← روایات ابوعصمه
نوح بن ابی مریم یزید ابوعصمه (متوفای ۱۷۳ هجری) که شیخ کذّابی بوده و همانند معلی بن هلال در فضایل سورههای قرآن ۱۴۰ حدیث وضع کرده است، [۲۲] چنین میگوید:
«ان رأیت الناس قد اعرضوا عن القرآن و اشتغلوا بفقه ابی حنیفه و مغازی محمد بن اسحاق فوضعت هذا الحدیث حسبه.» [۲۳] «من دیدم مردم از قرآن اعراض کرده و سرگرم به فقه ابوحنیفه و مغازی محمد بن اسحاق شدهاند، از این رو این روایات را به عنوان عمل خداپسندانه ساختهام!»
بررسی احادیث قرآن درمانی وخواص سوره ها وآیه های قرآن
سابقه احادیث قرآندرمانی
احادیث قرآن درمانی ـبه جز بسیار اندکی از آنهاـ سابقهای بیش از هشت قرن را نشان نمیدهند.
بعضی از تولیدات قرن هشتم هجریاند که غالباً در حلقههای صوفیانه ـ حکیمانه شبه جزیره هندوستان تولید شدهاند.
ابوعبدالله یافعی (۷۶۸-۶۶۸ق) آنها را از حکمای هندی اخذ نموده و در کتاب «خواص القرآن» (این کتاب را « شیخ احمد سکاکی طبسی » با نام « الدر النظیم فی خواص القرآن العظیم » در سال ۹۲۶ ق به فارسی ترجمه کرده است. [۳۲]
بنا به نوشته شیخ آقا بزرگ تهرانی کتاب دیگری نیز در حدود ۹۹۰ ق به همان نام توسط نویسنده ناشناسی به زبان فارسی نوشته شده و در مقدمه، آن را به یافعی تمیمی نسبت داده است که در تطبیق آن با متن عربی، معلوم میشود که انتساب آن به یافعی واقعیت ندارد.
زیرا یافعی از مردم یمن بوده و تمام عمر خود را در حجاز و شام و قاهره گذرانده است و آشنایی او با زبان فارسی بسیار بعید است.
ضمناً سبک نگارش آن از لحاظ ادبی به سبک صفوی نزدیکتر میباشد و با سبک قرن هشتم همخوانی ندارد. [۳۳]) خود جمعآوری کرده است. [۳۴]
دیگران، بیشتر از آن کتاب و ترجمه آن استفاده نموده، سپس سخنان و تجربیات برخی از عالمان و عارفان را هم بر آن افزودهاند، چنانکه گویی حدیث مینویسند و حدیث میگویند!
منابع کتب درباره قرآن درمانی
منبع عمده کتابهای نوشته شده از همان کتاب « خواص القرآن » یا « تحفة الغرائب » ( تفسیر تحفة الغرائب نوشته محمد بن ابی سعید هروی (م ۱۲۰۰ ق) است که در یک جلد به زبان فارسی نوشته شده است. این تفسیر گزیدهای از تفسیر جواهر القرآن احمد بن محمد تمیمی است که با افزودههایی در ۱۲ باب تدوین یافته است. عناوین ابواب دوازده گانه آن چنین است:
۱. آیات و خواص سورههایی در کشف قلوب و صفای باطن.
۲. آیات و خواص سورههایی در طلب جاه و منصب عالی.
۳. آیات و خواص سورههایی در گشایش کارها و فتح رزق و فتوحات.
۴. آیات و خواص سورههایی در دفع امراض و بیماریها.
۵. آیات و خواص سورههایی در دفع سحر و جن و مانند اینها.
۶. آیات و خواص سورههایی در دفع دشمنان و حسودان.
۷. آیات و خواص سورههایی در ادای قرض و حفظ بدن.
۸. آیات و خواص سورههایی در دفع حرام خوردن و ناسزا گفتن.
۹. آیات و خواص سورههایی در اظهار دفاین و معادن.
۱۰. آیات و خواص سورههایی در تسخیر ارواح و جن.
۱۱. آیات و خواص سورههایی در محبت و الفت میان طالب و مطلوب.
۱۲. آیات و خواص سورههایی در اوراد متفرقه به هر نیّت! [۳۵]) و « خواص الآیات » (این کتاب، نوشته محمد تقی بن محمد باقر اصفهانی (م ۱۳۳۱ یا ۱۳۳۳ ق) است که در سال ۱۲۹۹ق، بدون آوردن هیچگونه سندی، نوشته شده و در صفحه ۲ یادآوری نموده است که این کتاب مطابق اهل ذکر و عرفان نقل شده است.) اقتباس کردهاند و چه بسا مطالب زیادی که جنبه حدیثی هم ندارد بر آنها افزودهاند.
← نمونهای از روایات این کتب
به دو نمونه در زیر توجه فرمایید:
←← پیدا کردن چیز دزدیده شده
روایتی برای پیدا کردن چیز دزدیده شده نقل شده است:
«شب جمعه یا جمعه یا روز آن رو به قبله فاتحه خوانده شود، بعد شروع کند به سوره انعام تا آیه «مثل ما اوتی رسل الله» و بدون فاصله برخیزد دو رکعت نماز کند. در هر رکعت هفتاد حمد، هفت آیة الکرسی و هفت «انا اعطیناک» بخواند و بعد از فراغ به همان نحو رو به قبله بخواند «الله اعلم حیث...» تا آخر سوره، بخواهد دزد برده را بیاورند.» [۳۶]
←← رفع حالت تهوع
روایتی به جهت رفع حالت تهوّع نقل شده است:
صاحب جامع الادعیه آورده: «اگر کسی حالت تهوع داشته و بسیار قی نماید، این آیه شریفه را بنویسد و بشوید و به او دهد که بخورد، شفا یابد: «وَ مَن نُعَمّرهُ نُنکسّه فی الخلق أفلا تعقلون». [۳۷]
و دهها خواص ساختگی دیگر که انسان از ساحت قرآن کریم بر بیان آنها شرم مینماید.